همیشه وقتی قرار است داستانی گفته شود،
برای شروع داستان و ماجراجویی شخصیت‌ها جرقه‌ای وجود دارد!

داستان خانه‌ی ما هم از مدرسه شروع شد…

 

داستانی که در اول دبستان با ذوق و شوق جشن شکوفه‌ها شروع شد،
ولی به شکلی که فکرش را می‌کردیم ختم نشد!

ذوق و شوق یادگیری جایش را به استرس و فشار کلاس‌های یکنواخت داد.

تا اینکه به مرحلۀ آخرش رسیدیم…
یعنی کنکور!

7 تا 11 سال

دبستان

12 تا 14 سال

راهنمایی

15 تا 17 سال

دبیرستان

18 سال

پیش‌‌دانشگاهی

1200
هزار ساعت

در مدرسه وقت می‌گذرانیم!

کودکان و نوجوانان از 7 تا 18 سالگی خود را که بهترین سال‌های رشد جسمانی، عقلانی و رفتاری آن‌هاست، در مدرسه می‌گذرانند. این زمان معادل با 12000 ساعت است!

12000 ساعتی که در طول آن می‌توان با ترکیب “آموزش صحیح“، “انرژی فراوان کودک و نوجوان” و “قدرت یادگیری بالای آن‌ها“ افرادی با توانمندی‌های علمی، اجتماعی و فردیِ بی‌نظیری تربیت کرد.

درحالیکه می‌توانستیم در این زمان یاد بگیریم:

1چطور روابط سازنده‌­ای را تشکیل بدهیم

4 انواع مهارت‌های اجتماعی را بشناسیم و بر آن‌ها مسلط شویم.

7 بر روند تصمیم‌گیری­‌مان آگاه شویم و تصمیم‌گیری بهتر را یاد­ بگیریم.

2در گروه نقش سازنده‌ای داشته­‌باشیم و رهبری کنیم.

5چگونه پشتکارمان را تقویت کنیم و انگیزه‌مان را از دست ندهیم.

8 احساسات‌مان را بشناسیم و بتوانیم آن‌ها را به‌جا و به‌طور مناسب ابراز کنیم.

3چگونه هدف­‌گذاری درستی کنیم و برایش برنامه بریزیم.

6مدل­‌های مختلف یادگیری و مدل یادگیری شخص من کدام است.

9بیماری­‌های شایع را بشناسیم و بدانیم چگونه از مبتلا­شدن به آن­ها جلوگیری کنیم.

رسالت ما از جایی شروع شد که ...

ابتدا با عمیق شدن در تجربیات خود و در ادامه با مطالعات علمی فراوان و بررسی‌ سیستم‌های آموزشی روز دنیا سوالاتی در ذهن ما شکل گرفت:

1آیا در مدرسه اجازه و جرات مطرح کردن سوال‌هایی که ذهنمان را درگیر می‌کرد داشتیم؟

4چند بار در مدرسه صرفا به دلیل کودکی کردن، با ابزار تحقیر سرکوب شدیم؟

2به چه میزان خاطرات تلخ و سرخوردگی‌ دوران مدرسه بر روح و روان ما تاثیر گذاشته است؟

5آیا در زمان تحصیلمان فرصت شکوفایی داشتیم؟

3آیا روش مناسب‌تری برای آموزش وجود نداشت؟

این‌ها سوالاتی بود که سنگ بنای خانه مهارت‌ زندگی را تشکیل داد. خانه‌ای که در آن مهارت‌هایی به نسل جدید آموزش داده می‌شود تا بتوانند هم راستا با اخلاق جهانی و ارزش‌های معنوی رشد کنند. مهارت­‌هایی که در کشورهای توسعه‌یافته با روش‌های یادگیری فعال، در کنار دروس اصلی در مدرسه تدریس می‌شوند. ولی متاسفانه آموزش و پرورش ما در حال حاضر زیرساخت لازم برای آموزش تخصصی آنان را ندارد.

خانه مهارت زندگی تا به امروز با چالش‌ها و پستی و بلندی‌های زیادی مواجه بوده

که تلخ‌ترین و جان‌سوزترین آن‌ها از دست دادن دو ستون این خانه

در سقوط هواپیمای اوکراینی بود…

ساجده سراییان و محمدجواد میانجی

دو عزیزی که گام‌های بلندی برای دستیابی خانه مهارت به رسالت خود برداشتند.

زوجی که دست به دست و عاشقانه در مسیر رشد این خانه همراه‌مان بودند.

انگیزه، دغدغه، خنده‌ها و خاطرات شیرین حضورشان آن­چنان در ذهن‌مان نقش بسته

که هیچ‌گاه فراموش‌مان نمی‌شود و با یاد آن‌ها داستان­مان را با قدرت روز­افزونی ادامه خواهیم داد.

داستان ما آیندۀ آباد کشورمان است…

داستان ما